دختر کُرد (که همنام خودم بودم)، تند و تند سر مبلها را میگرفت و به بابا کمک میکرد تا آنها را در ماشین بگذارد. وقتی من جلو میرفتم تا کمکشان کنم میگفت: "شما با چادرید نمیتونید. خودم کمک میکنم." بعدا مامان گفت: "میخواستم به دختره بگم این لوسه! چادرم سرش نباشه نمیتونه!"😅🤦♀️
بازدید : 566
سه شنبه 12 اسفند 1398 زمان : 9:43